شاعر در این سروده، از یک سو، به معنویت و روحانیت شب قدر اشاره میکند و از غرق شدن در دعا و عشق الهی سخن میگوید. از سوی دیگر، به حرمت نوروز و قدر دانستن این آیین باستانی تأکید میکند.
به گزارش رسانه نو به نقل از پایگاه خبری آوای رودکوف:در سال ۱۴۰۴، تقارن مبارکی رخ داده است: شب قدر، شب نزول قرآن و آمرزش گناهان، با نوروز، جشن باستانی ایرانیان و نماد نو شدن طبیعت، همزمان شدهاند. این شعر، تجلی این همزمانی است و احساسات شاعر را در مواجهه با این اتفاق بینظیر به تصویر میکشد.
شاعر در این سروده، از یک سو، به معنویت و روحانیت شب قدر اشاره میکند و از غرق شدن در دعا و عشق الهی سخن میگوید. از سوی دیگر، به حرمت نوروز و قدر دانستن این آیین باستانی تأکید میکند. اما شاعر در این میان، از خود میپرسد که چگونه میتوان این دو مناسبت را در کنار هم گرامی داشت و حق هر کدام را ادا کرد؟
شاعر در نهایت به این نتیجه میرسد که امسال، جشن و شادی نوروز را به بعد از ماه رمضان و عید فطر موکول کند تا بتواند با تمرکز بیشتری به عبادت و راز و نیاز در شبهای قدر بپردازد. او معتقد است که عید بنده، بعد از عید فطر و اتمام ماه رمضان است. این شعر، دعوتی است به تفکر در باب ارزشهای معنوی و فرهنگی و تلاش برای پاسداشت هر دوی آنها.
لازم به ذکر است ، این متن به زبانهای روسی-انگلیسی-فرانسه-اسپانیش-آذری-ترکی-ترکمنی-آلمانی-تاجیک-هندی-عربی-گرجی-اردو-چینی(ماندارین)-کره ای(جنوبی) و برخی زبانهای دیگر توسط دوستان ترجمه و منتشر شده است . . .
رسانه نو به نقل از انوشا ( انجمن شاعران و نویسندگان ایران ) / به مناسبت روزجهانی شعر منتشر شد :
روز شعر است و سئوالی طرح شد پرسی از من شعرچیست؟ روحی سیار از بدنها درگذر یک زمانی در پی افکار من گاه در فکر شما یک زمان فکری گهی زمزمه ای گاه در کاغذ نمایان می شود یک زمانی در صدایی یا ندایی این همه گفتم بدانی شعر مال خود است نه مال من نه مال تو